لغت نامه دهخدا صادق القول. [ دِ قُل ْ ق َ ] ( ع ص مرکب ) راست گو. راست پیمان. آنکه چون وعده دهد وفا کند. صادق العهد.
فرهنگ فارسی خواهی که چو صبح صادق الوعد شوی خورشید صفت با همه کس یکرو باش . ( منسوب به بایزید بسطامی ) ۲- صفتی است از صفات خدا .راست گو