صاحب شکوه

لغت نامه دهخدا

صاحب شکوه. [ ح ِ ش ُ ] ( ص مرکب ) باجلالت :
یکی سلطنت ران صاحب شکوه
فرو خواست رفت آفتابش به کوه.سعدی.

فرهنگ فارسی

با جلالت
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال فنجان فال فنجان فال ای چینگ فال ای چینگ فال مکعب فال مکعب فال سنجش فال سنجش