عباده

فرهنگ فارسی

ابن عقیل ابن کعب بن عامر بن صعصعه از مردم هوزان و از عدنان و جدی جاهلی است .

دانشنامه آزاد فارسی

عِبادَه
طایفۀ بزرگ عرب عدنانی، از طوایف عراق و شام و ایران. این طایفه مرکب از تیره های فراوان است که مشهورترین آن ها عبارت اند از آل مهنا، آل مهارش، آل معن و آل مسیب. ریاست عباده در قرون ۴ـ۶ق با آل مسیب بود. عقیلیان موصل (حک: ۳۸۶ـ ۴۸۹ق) از این طایفه بودند. عبادیان عراق عمدتاً در بطائح سکونت داشتند. اینان پس از سقوط عقیلیان موصل دوباره به بطائح بازگشتند و در کنار قبیلۀ بزرگ بنی منتَفِج/منتفق قرار گرفتند و همانند آنان به راهزنی و شرارت پرداختند. گروه هایی از عبادیان ایران در مناطق آباد کویری مانند ابرقو، مروست، هرات و شهربابک می زیستند.

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی عِبَادَةِ: عبادت - رفتاری که عبد و بنده بودن را نشان دهد (عبادت و پرستش ازعبارت است از نشان دادن مملوکیت خویش برای پروردگار به عبارت ساده تر عبادت یعنی رفتاری که عبد و بنده بودن را نشان دهد )
معنی عِبَادِهِ: بندگانش
معنی عِبَادَهُ: بندگانش
معنی رُّوحَ: چیزی که مایه حیات و زندگی است ، البته حیاتی که ملاک شعور و اراده باشد (در عبارتهایی نظیر "ینزل الملائکه بالروح من امره علی من یشاء من عباده " منظور موجودی غیر از ملائکه است که واسطه نزول برخی فیوضات الهی بر انبیاء و پیامبران است)
معنی رُوحَنَا: روح ما (منظور از روح یا چیزی که مایه حیات و زندگی است ، البته حیاتی که ملاک شعور و اراده باشد و یا در عبارتهایی نظیر "ینزل الملائکه بالروح من امره علی من یشاء من عباده " منظور موجودی غیر از ملائکه است که واسطه نزول برخی فیوضات الهی بر انبیاء و پیامبر...
معنی رُّوحِهِ: روح او (منظور از روح یا چیزی که مایه حیات و زندگی است ، البته حیاتی که ملاک شعور و اراده باشد و یا در عبارتهایی نظیر "ینزل الملائکه بالروح من امره علی من یشاء من عباده " منظور موجودی غیر از ملائکه است که واسطه نزول برخی فیوضات الهی بر انبیاء و پیامبر...
معنی رُّوحِی: روح من (منظور از روح یا چیزی که مایه حیات و زندگی است ، البته حیاتی که ملاک شعور و اراده باشد و یا در عبارتهایی نظیر "ینزل الملائکه بالروح من امره علی من یشاء من عباده " منظور موجودی غیر از ملائکه است که واسطه نزول برخی فیوضات الهی بر انبیاء و پیامبر...
معنی وَیْکَأَنَّ: وای مثل اینکه - وه! گویی ( کلمه وی کلمهای است که در هنگام اظهار ندامت استعمال میشود ، و بسا هم میشود که در مورد تعجب به کار میرود ، و هر دو معنا با عبارت "وَیْکَأَنَّ ﭐللَّهَ یَبْسُطُ ﭐلرِّزْقَ لِمَن یَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ" میسازد ، هر چند که معنای ا...
ریشه کلمه:
عبد (۲۷۵ بار)ه (۳۵۷۶ بار)
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال پی ام سی فال پی ام سی فال ورق فال ورق فال احساس فال احساس فال تماس فال تماس