عاطف

لغت نامه دهخدا

عاطف. [ طِ ] ( ع ص ) مهربانی کننده. || برگرداننده. ( غیاث اللغات ) ( منتهی الارب ). || آهو که گردن کج کند وقت نشستن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). || ( اِ ) چادر. ( منتهی الارب ). || اسب ششم رهان. از جمله ده اسب که بدان گروبسته دوانند. ( از غیاث اللغات ) ( از مهذب الاسماء ).

فرهنگ فارسی

برگرداننده، مهربانی کننده، مهربان
مهربانی کننده یا برگرداننده

فرهنگ اسم ها

اسم: عاطف (پسر) (عربی) (تلفظ: ātef) (فارسی: عاطِف) (انگلیسی: atef)
معنی: مهربان، برگرداننده

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] به هفتمین اسب در مسابقه اسب دوانی عاطف گفته می شود.
۱. ↑ جواهرالکلام، ج۲۸، ص۲۱۴.
فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام، ج۵، ص۲۹۳، برگرفته از مقاله «عاطف».
...
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال مکعب فال مکعب فال امروز فال امروز فال کارت فال کارت فال کارت فال کارت