تازه رس

لغت نامه دهخدا

تازه رس. [ زَ/ زِ رَ ] ( ن مف مرکب ) نورس. ( آنندراج ) :
بباغ درون از سموم نفس
اثر دسته بندد گل تازه رس.ظهوری ( از آنندراج ).|| جدید و نو. || اندکی پیش آمده. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ عمید

نورس، تازه رسیده.

فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱- نو رس تازه رسیده . ۲- جدید نو .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم