لغت یاب
|
دیکشنریها
دیکشنری تخصصی
لغت نامه دهخدا
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
فرهنگ فارسی
فرهنگ اسم ها
فرهنگستان زبان و ادب
دانشنامه عمومی
دانشنامه آزاد فارسی
دانشنامه اسلامی
ویکی واژه
نصب
ابزارمند
فرهنگ معین
( ~. مَ ) (ص مر. اِمر. ) پیشه ور، استادکار.
فرهنگ عمید
۱. کسی که به وسیلۀ ابزار کاری انجام می دهد.
۲. کارگری که با ابزار کار می کند.
فرهنگ فارسی
( صفت اسم ) صاحب افزار آنکه با ابزار کار کند پیشه ور استاد کار .
ویکی واژه
پیشه ور، استادکار.
گزارش محتوای نامناسب
بیا فالت رو بگیرم!!!
بزن بریم
فال ابجد
فال شیخ بهایی
فال تخمین زمان
فال تاروت