تعرفه

لغت نامه دهخدا

( تعرفة ) تعرفة. [ ت َ رِ ف َ ] ( ع اِ ) صورت قیمت و ارزش متاع یا صورت مالیاتی که به کالا تعلق میگیرد چون تعرفه گمرکی . دکتر خیام پور در نشریه دانشکده ادبیات تبریز آرد: در«تعرفه گمرکی » و امثال آن که بزبان فرانسه نیز تاریف گویند در اصل تعریفه است که مصدر «عرف » به تشدید «را» را گرفته و تاء نقلی بر آن افزوده اند ولی اغلب گمان کنند که آن خود مصدری است مانند تکمله و تبصره و از این رو آن را بشکل تعرفه بدون یاء استعمال کنند و حال آن که نه لفظ «تعرفه » در لغت هست و نه صیغه «تفعله » در فعل سالم قیاسی است ولی چون کلمه مزبور از طرف فرهنگستان نیز بتصویب رسیده است شاید مانعی از استعمال آن نباشد. ( سال اول شماره دوم ص 18 ).

فرهنگ معین

(تَرِ فِ ) [ ع . تعرفة ] ۱ - (مص م . ) معرفی کردن ، شناساندن . ۲ - (اِ. ) فهرست قیمت کالاها. ۳ - صورت مالیات و عوارضی که به اجناس تعلق گیرد.

فرهنگ عمید

۱. فهرست و سیاهۀ قیمت کالاها.
۲. (اقتصاد ) صورت مالیات و عوارضی که به کالاها تعلق می گیرد: تعرفهٴ گمرکی.
۳. برگ شناسایی.
۴. (اسم مصدر ) [قدیمی] شناسایی.
۵. (اسم مصدر ) [قدیمی] شناساندن.

فرهنگ فارسی

شناساندن، برگ شناسایی، فهرست وسیاهه قیمت کالاها
۱ -( مصدر ) معرفی کردن شناساندن . ۲ -( اسم ) شناسایی . ۳ - ( اسم ) ورق. شناسایی . ۴ - فهرست قیمت کالاها . ۵ - سیاه. مالیات و عوارضی که بامتعه تعلق گیرد .

دانشنامه آزاد فارسی

رجوع شود به:حقوق و عوارض

ویکی واژه

تعرفة
معرفی کردن، شناساندن.
فهرست قیمت کالاها.
صورت مالیات و عوارضی که به اجناس تعلق گیرد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال نخود فال نخود فال کارت فال کارت فال لنورماند فال لنورماند فال پی ام سی فال پی ام سی