حروفی

لغت نامه دهخدا

حروفی. [ ح ُ ] ( ص نسبی ) منسوب به حروف.
- چاپ حروفی ؛ چاپ سربی. و آن چاپ نوشته ها باشد با ترکیب حروف ریخته از سرب. مقابل چاپ سنگی.
|| یکی از حروفیین. یکی از حروفیان. یکی از حروفیه. رجوع به حروفیان شود.

فرهنگ فارسی

( صفت ) منسوب به حروف شناسند. حروف .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم