جلوی

لغت نامه دهخدا

جلوی. [ ج َ ] ( اِ ) خرام وخرامنده. || خدم و حشم. ( ناظم الاطباء ).
جلوی. [ ج َ وا ] ( ع اِ ) نام اسبها است. ( منتهی الارب ).
جلوی. [ ج َ وا ] ( اِخ ) دهی است. ( منتهی الارب ).

فرهنگ فارسی

دهی است
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال سنجش فال سنجش فال نخود فال نخود فال میلادی فال میلادی فال قهوه فال قهوه