بمباران

لغت نامه دهخدا

بمباران. [ ب ُ ] ( اِ مرکب ) ( این کلمه به قیاس با سنگباران و گلباران و با عنایت به کلمه بمباردمان فرانسه ساخته شده است ). مخفف بمب باران و به معنی بمباردمان فرانسه است. ( از یادداشت مرحوم دهخدا ). فروریختن بمب بر موضعی از راه هوا و بوسیله هواپیما و غیره. توپ بندی. پرتاب کردن بمب از بالا بر روی زمین. ریختن بمبهای پیاپی به موضعی. ( فرهنگ فارسی معین ). بمباردمان.

فرهنگ معین

( ~. ) [ فر - فا. ] (اِمر. ) بمباردمان ، فرو ریختن پیاپی بمب از هواپیما بر روی اهداف از پیش تعیین شده .

فرهنگ عمید

عمل پرتاب کردن بمب از هواپیما بر روی شهرها و هدف های نظامی.

فرهنگ فارسی

عمل پرتاب کردن بمب ازهواپیمارامیگویند
( اسم ) پرتاب کردن بمب از بالا بر روی زمین ریختن بمبهای پیاپی بموضعی بمباردمان . توضیح فرهنگستان این کلمه را برابر ( بمباردمان ) فرانسوی تصویب کرده است .

ویکی واژه

بمباردمان ؛ فرو ریختن پیاپی بمب از هواپیما بر روی اهداف از پیش تعیین شده.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تک نیت فال تک نیت فال نخود فال نخود فال چوب فال چوب فال چای فال چای