جان بخشی

لغت نامه دهخدا

جان بخشی. [ جام ْ ب َ ] ( حامص مرکب ) حیات بخشی. احیاء. ( ناظم الاطباء ). عمل جان بخش. رجوع به جان بخشیدن و جان بخش شود.

فرهنگ فارسی

عمل جان بخش
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال عشقی فال عشقی استخاره کن استخاره کن فال سنجش فال سنجش