توانچه

لغت نامه دهخدا

توانچه. [ ت َ چ َ / چ ِ ] ( اِ ) تپانچه باشد. ( فرهنگ جهانگیری ) ( از فرهنگ رشیدی ) ( از شرفنامه منیری ). بر وزن و معنی طپانچه است که به عربی لطمه گویند. ( برهان ) ( انجمن آرا ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). رجوع به تپانچه و طپانچه شود.

فرهنگ معین

(تَ چِ ) (اِ. ) نک تپانچه .

فرهنگ عمید

= تپانچه

فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱- سیلی لطمه . ۲- کوهه موج. دریا.

ویکی واژه

نک تپانچه.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال درخت فال درخت فال قهوه فال قهوه فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال تماس فال تماس