تطهر

لغت نامه دهخدا

تطهر. [ ت َ طَهَْ هَُ ] ( ع مص ) سر و تن شستن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( زوزنی ) ( ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ). پاک شدن و غسل آوردن زن از خون و جز آن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). پاک شدن و سر و تن شستن. ( آنندراج ). پاک شدن ازریم و آلودگی و غسل کردن زن. ( از اقرب الموارد ). || پرهیز کردن از گناه و از هر زشتی. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). خود را بازداشتن از گناه. ( آنندراج ). خودداری کردن از گناه. ( از اقرب الموارد ).

فرهنگ معین

(تَ طَ هُّ ) [ ع . ] ۱ - (مص ل . ) پاک شدن ، سرو تن شستن . ۲ - (اِمص . ) شست وشو.

فرهنگ فارسی

( مصدر ) پاک شدن سر و تن شستن . ۲ -( اسم ) شست و شو .

ویکی واژه

پاک شدن، سرو تن شستن.
شست وشو.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال عشقی فال عشقی فال چای فال چای فال تاروت فال تاروت فال ورق فال ورق