تدریجی

لغت نامه دهخدا

تدریجی. [ ت َ ] ( ص نسبی ) منسوب به تدریج.
- تدریجی کردن کاری را ؛ عملی را به آهستگی و دوام انجام دادن.
- عمل تدریجی ؛ کاری که به آرامی و آهستگی و کم کم اجرا شود. ( ناظم الاطباء ). مقابل دفعی.

فرهنگ فارسی

منسوب به تدرج عمل تدرجی کاری که به آرامی و آهستگی و کم کم اجرا شود مقابل دفعی : تدریجی کردن کاری را عملی را به آهستگی و دوام انجام دادن .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم