دوبل. ( فرانسوی ، ص ) دوبرابر. مضاعف. دوچندان. دوبل. [ ب َ ] ( ص ) بی وفا و بی حقیقت را گویند. ( برهان ) ( از آنندراج ) ( ازفرهنگ جهانگیری ). خائن. ( ناظم الاطباء ) : تن دوبل و بیوفاست ای خواجه چندین مطلب مراد از این دوبل.ناصرخسرو ( از آنندراج ).رجوع به دوربل شود. دوبل. [ دَب َ ] ( ع اِ ) خر ختایی. ( یادداشت مؤلف ). خربچه یا خر ختایی خرداندام. ( آنندراج ) ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). خردخر. ( مهذب الاسماء ). || بچه خوک. خوک بچه. ج ، دوابل. ( یادداشت مؤلف ). خوک یا خوک نر یاخوک بچه. ( از آنندراج ) ( منتهی الارب ). بچه خوک. ( مهذب الاسماء ). || گرگ سیاهی آمیخته به سپیدی. ( از آنندراج ) ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). || روباه. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ).
فرهنگ معین
(دُ بَ ) (ص . ) بی وفا. (دَ یا دُ بَ ) [ ع . ] (اِ. ) ۱ - خوک نر. ۲ - خر کوچک اندام . [ فر . ] (ص . ) دو برابر، مضاعف .
فرهنگ عمید
بی وفا و بی حقیقت: تن دوبل و بی وفاست ای خواجه / چندین مطلب مراد از این دوبل (ناصرخسرو۱: ۳۱۸ ). ۱. دوبرابر، مضاعف. ۲. (اسم ) بخش دولایۀ لباس که در هنگام دوختن، روی خودش تازده و دوخته شده باشد. ۳. (ورزش ) ویژگی بازی تنیس، پینگ پونگ، یا بدمینتون که در آن ها هر تیم به جای یک بازیکن، دو بازیکن را وارد زمین می کند و بازی چهارنفره اجرا می شود.
فرهنگ فارسی
دولا، دوبرابر، مضاعف، نسخه دوم، رونوشت دو برابر مضاعف دو چندان . دو برابر . مضاعف . دو چندان .
دانشنامه عمومی
دوبل ( به آلمانی: Dobl ) یک منطقهٔ مسکونی در اتریش است که در گراتس اومگبونگ واقع شده است. دوبل ۱۳٫۷۶ کیلومتر مربع مساحت دارد ۳۶۲ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده است.