درجا

فرهنگ عمید

۱. به جا، به جای خود.
۲. (اسم مصدر ) (نظامی ) فرمانی که در نظام به صفی از سربازان داده می شود تا در جایی که ایستاده اند پا به زمین بزنند.
* درجا زدن: (مصدر لازم )
۱. (نظامی ) پا بر زمین زدن بدون پیش رفتن.
۲. [عامیانه، مجاز] در یک حال یا در یک مقام باقی ماندن و پیشرفت نکردن.

فرهنگ فارسی

( اسم ) فرمانی که در نظام بسربازان تا هر کس در هر محل که ایستاده پای خود را با آهنگ بزمین کوبد .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم