صادر کردن

لغت نامه دهخدا

صادر کردن. [ دِ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) در اصطلاح بازرگانان ، محصول کشوری را به کشورهای دیگر فرستادن. رجوع به صادرات شود. || انجام دادن تشریفات صدور شناسنامه ( سجل ) یا ورقه مالکیت و سند و امثال آن.

فرهنگ فارسی

در اصطلاح بازرگانان محصول کشوری را بکشورهای دیگر فرستادن

ویکی واژه

esportare
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تک نیت فال تک نیت فال راز فال راز فال امروز فال امروز فال کارت فال کارت