خلو

لغت نامه دهخدا

خلو. [ خ ُ ] ( اِ ) نوعی ازآلوی بزرگ که آن را خلوگرده نیز گویند :
در آش خلو کوفته دیدم که بدعوی.بسحاق اطعمه ( از جهانگیری ).|| هلو که میوه ای است معروف. ( از برهان قاطع ) ( ناظم الاطباء ) ( فرهنگ جهانگیری ).
خلو. [ خ ِل ْوْ ] ( ع ص ) خالی.تنها. منفرد. || مرد فارغ و بری. ( منتهی الارب ) ( از تاج العروس ) ( از لسان العرب ) ( از اقرب الموارد ). ج ، اخلاء. || زن فارغ و بری. ( منتهی الارب ) ( از تاج العروس ) ( از لسان العرب ). ج ، اخلاء.
خلو. [ خ ُ ل ُوو ] ( ع مص ) خالی بودن. خلاء. ( منتهی الارب ) ( از تاج العروس ) ( از اقرب الموارد ). منه : جاؤونی خلو زید؛ ای خلوهم منه ؛ ای خالین منه : چون فخرالدوله وفات یافت به قاموس کس فرستاد و از وفات او و خلو عرصه ولایت خبر داد. ( ترجمه تاریخ یمینی ). برادر او را خسرو و فیروزبن رکن الدوله به خلافت ونیابت او نامزد کردند تا از خلو منصب ملک و عطلت سریر پادشاهی خللی حادث نشود. ( ترجمه تاریخ یمینی ).
خلو. [ خ ُ ] ( اِخ ) نام کوهی است بسیار بزرگ و بلند و شامخ. ( برهان قاطع ) ( فرهنگ جهانگیری ) ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ معین

(خِ ) [ ع . ] (ص . ) ۱ - تهی ، خالی . ۲ - بیزار.
(خُ لُ وّ ) [ ع . ] (مص ل . ) ۱ - خالی شدن ، تهی گشتن . ۲ - تنها بودن .

فرهنگ عمید

خالی بودن.

فرهنگ فارسی

( مصدر ) ۱ - خالی شدن تهی گشتن . ۲ - تنها بودن . ۳ - ( اسم ) تنهایی .
نام کوهی است بسیار بزرگ و بلند و شامخ

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] تکرار در قرآن: ۲۸(بار)
خلاء و خلوّ به معنی خالی شدن است (اقرب) ایضاً خلوّ به معنی گذشتن زمان ب کار می‏رود راغب می‏گوید: خلوّ در زمان و مکان هر دو استعمال می‏شود لیکن چون از خالی شدن، گذشتن آن به نظر آمده لذا اهل لغت «خلا الزمان» را: زمان گذشت معنی کرده‏اند. استعمالات قرآن مجید همه از این قبیل مثل هیچ امّتی نیست مگر آنکه در آن انذار کننده‏ای گذشته است. ، ، . * خلوت را از آن جهت خلوت گویند که از اغیار خالی است «خلاالیه» یعنی در خلوت به او رسید. علی هذا معنی آیه چنین می‏شود: و چون در خلوت به شیاطین خود رسیدند می‏گویند ما با شمائیم. و چون خلوت کنند سر انگشتان را از خشم بر شما بد دندان گزند. * یوسف را بکشید و یا به زمین نا معلومی بیاندازید تا توجّه پدرتان برای شما خالی از حبّ یوسف و خالص باشد . تخلیه: ترک کردن، شخص از ترک کردن، شخص از ترک شده خالی و کنار می‏شود راغب اصل آن را ترک کردن در جای خالی گفته است . تخلّی: خالی شدن ایّام خالیة: روزهای گذشته . * این آیه روشن می‏کند که هیچ امّتی از امّتها بدون پیغمبر نبوده و در تمام آنها پیامبرانی از جانب خدا آمده‏اند. توضیح آنکه: چون در امّتی پیامبری از جانب خدا مبعوث شود بعد از گذشتن او دینش در اثر مرور زمان آلوده به شرک و کفر و بت پرستی می‏شود لذا گفته‏اند ریشه شرک و بت پرستی‏ها توحید است و هر جا که آن دو بوده باشد باید پی برد که ابتدا پیامبری بوده است در تاریخ آمریکا دیده‏ام: کاشفین آن چون وارد مملکت «پرو» شدند در آن جا معبد آفتاب یافتند حتی مردم آنجا می‏گفتند: این تازه واردها پسران آفتاب‏اند. باید از این دریافت که در آنجا نیز پیامبرانی وجود داشته است. بطور کلّی با دقت در این آیه و تحقیق در تاریخ امتّها می‏توان بوجود پیامبران در آنها پی برد و عموم موهبت الهی را در آنها کشف کرد. گر چه در ممالک غرب پیغمبری سراغ نداریم و تمام پیامبران امثال نوح، ابراهیم، موسی، عیسی، محمد «صلوات اللّه علیهم» از اهل شرق‏اند ولی اگر در سابقه آنها دقّت شود حتماً پیامبرانی در میان آنها بوده است. قرآن می‏فرماید: بعضی از پیامبران را بر تو حکایت کردیم و برخی را حکایت ننمودیم .

ویکی واژه

تهی، خالی.
بیزار.
خالی شدن، تهی گشتن.
تنها بودن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال سنجش فال سنجش فال تاروت فال تاروت فال میلادی فال میلادی فال راز فال راز