خطور
خطور. [ خ ُ ] ( ع مص ) گذشتن اندیشه به دل. فرا دل آمدن اندیشه. گذشتن بر دل. ( یادداشت بخط مؤلف ). || نازک آمدن اندیشه. ( زوزنی ). || ترسیدن. ( یادداشت بخط مؤلف ).
(خُ ) [ ع . ] (مص ل . ) به دل گذشتن ، به خاطر آمدن .
گذشتن اندیشه ای به ذهن یا به یاد آمدن امری پس از فراموشی.
( مصدر ) بیاد آمدن بدل گذشتن بخاطر آمدن .
به دل گذشتن، به خاطر آمدن.