خاگ

لغت نامه دهخدا

خاگ. ( اِ ) بیضه مرغ. ( برهان قاطع ) ( انجمن آرای ناصری ) ( ناظم الاطباء ) ( اشتنگاس ). تخم پرنده. ( فرهنگ نظام ) . مرغانه. چوزی. || خاگ کبک یک قسم انگوراست که بسیار نفیس می باشد و در شیراز بوده و به تخم کبک مشهور و شبیه به آن است. ( انجمن آرای ناصری ).

فرهنگ معین

[ په . ] (اِ. ) تخم مرغ .

فرهنگ عمید

= تخم مرغ

فرهنگ فارسی

( اسم ) تخم مرغ .

فرهنگستان زبان و ادب

{epididymis} [زیست شناسی] لوله ای پیچیده که گُشناب مهره داران در آن ذخیره و بالغ می شود

ویکی واژه

تخم مرغ.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال اوراکل فال اوراکل فال قهوه فال قهوه فال مارگاریتا فال مارگاریتا فال کارت فال کارت