حتمی
حتمی. [ ح َ ] ( ص نسبی ) محتوم. واجب. لازم. حتمی الاجراء، واجب الاجراء. حتمی الوقوع. محتوم الحدوث.
(حَ ) [ ع - فا. ] (ص نسب . ) ۱ - قطعی ، یقینی . ۲ - بایسته ، ضروری .
۱. قطعی.
۲. [قدیمی] واجب، لازم، بایسته، ضروری.
واجب، لازم، ضروری، قطعی، بایسته
( صفت ) ۱ - قطعی یقینی : (( وقوع این حادثه حتمی است . ) ) ۲ - بایسته ضروری .