جنگیدن

فرهنگ معین

(جَ دَ ) (مص ل . ) نبرد کردن ، رزم کردن .

فرهنگ عمید

جنگ کردن، نبرد کردن.

فرهنگ فارسی

جنگ کردن، نبردکردن، جنگ کننده
( مصدر ) ( جنگید جنگد خواهد جنگید بجنگ جنگنده جنگیده ) جنگ کردن رزم کردن پیکارکردن .

ویکی واژه

در یک جنگ یا نبرد در برابر کسی شرکت داشتن. نبرد کردن، رزم کردن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال ورق فال ورق فال شمع فال شمع فال اوراکل فال اوراکل