تیتال

لغت نامه دهخدا

تیتال. ( اِ ) فریب و چاپلوسی را گویند. ( برهان ). مکر و فریب و بدین معنی مشترک است در هندی. ( آنندراج ). فریب و حیله و مکر و چاپلوسی.( ناظم الاطباء ). فریب و مکر و چاپلوسی و تملق. ( فرهنگ فارسی معین ). سخنان فریبنده. گفتاری فریبنده. سخنان آرام کننده. چرب زبانی با طفل. آرام کردن بچه و مانند او را بزبان : با زبان و تیتال طوری بچه را از گریه بازداشتم. با بچه با زبان و تیتال باید رفتار کرد نه با کتک. ( از یادداشتهای مرحوم دهخدا ) :
لب از مژگان پر از تیتال عشوه
دو چشم آبستن اطفال عشوه.فوقی یزدی ( از آنندراج ).چون کلام اﷲ ناطق معجزی داری بیار
هیچکس از شیوه تیتال پیغمبر نشد.باقر کاشی ( ایضاً ).

فرهنگ معین

(اِ. ) ۱ - فریب ، مکر. ۲ - چاپلوسی .

فرهنگ عمید

۱. مکر، فریب.
۲. (اسم مصدر ) چاپلوسی.

فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - فریب مکر . ۲ - چاپلوسی تملق .

ویکی واژه

فریب، مکر.
چاپلوسی.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم