تِغ

لغت نامه دهخدا

تغ. [ ت َغ غ ] ( اِ ) آواز خوردن تخته به تخته ای یا چیز دیگر. ( یادداشت مرحوم دهخدا ). || آواز ترقه یا چاشنی که کم و خفیف باشد. ( یادداشت ایضاً ).

فرهنگ فارسی

آواز خوردن تخته به تخته یا چیز دیگر

دانشنامه عمومی

تغ ( به ارمنی: Տեղ ) یک سکونتگاه مسکونی در ارمنستان است که در استان سیونیک واقع شده است. در کیلومتری جنوب کاپان، مرکز استان سیونیک واقع شده است.
تغ ۲٬۴۴۳ نفر جمعیت دارد و در ارتفاع متر بالاتر از سطح دریا قرار گرفته است.

ویکی واژه

تغ
معادل تیغ در زبان فارسی، اما در گذشته به شمشیر، خنجر، یا کارد نیز اطلاق می‌شده. تیه. تیغه.
تُغْ :در گویش گنابادی یعنی تپق زدن ، گردفتگی صدا
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم