تفانی

لغت نامه دهخدا

تفانی. [ ت َ ] ( ع مص ) یکدیگر را نیست و سپری گردانیدن در جنگ و جز آن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). نیست گردانیدن بعض قوم مر بعضی دیگر را. ( از اقرب الموارد ) :
این تفانی از ضد آید، ضد را
چون نباشد ضد، نَبْوَد جز بقا.مولوی.

فرهنگ معین

(تَ ) [ ع . ] ۱ - (مص م . ) یکدیگر را نابود کردن . ۲ - (مص ل . ) با هم نیست شدن .

فرهنگ عمید

یکدیگر را نابود کردن.

ویکی واژه

یکدیگر را نابود کردن.
با هم نیست شدن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال احساس فال احساس فال انبیا فال انبیا فال راز فال راز فال تاروت فال تاروت