جع

لغت نامه دهخدا

جع. [ ج َع ع ] ( ع مص ) گل خوردن. || پرتاپ کردن گل بسوی کسی. ( تاج العروس ).

فرهنگ فارسی

گل خوردن یا پرتاب کردن گل بسوی کسی
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال انبیا فال انبیا فال عشقی فال عشقی فال مکعب فال مکعب