دانشیار

لغت نامه دهخدا

دانشیار. [ ن ِ ] ( ص مرکب ) که دانش یار دارد. که دانش ملازم اوست. که علم رفیق اوست. || ( اِ مرکب ) در اصطلاح و بموجب ماده دهم قانون تأسیس دانشگاه مصوب 18 خرداد 1313 هَ. ش. مجلس شورای ملی این کلمه بجای معاون استاد دانشگاه برگزیده شده است.

فرهنگ معین

(نِ ) (اِمر. ) معاون استادِ دانشگاه .

فرهنگ عمید

۱. کسی که دانش یار اوست.
۲. آن که به دانش یاری کند.
۳. (اسم ) استاد دانشگاه که درجۀ او پایین تر از استاد و بالاتر از استادیار است.

فرهنگ فارسی

کسی که دانش یاراوست، آنکه دانش یاری اش نماید
( صفت اسم ) آنکه به استاد دانشگاه در تعلیم یاری کند کمک استاد معید مقرر .

ویکی واژه

معاون استادِ دانشگاه.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال درخت فال درخت فال راز فال راز فال تاروت فال تاروت فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی