لغت نامه دهخدا
پرپر. [ پ ِ پ ِ ] ( اِ صوت ) پِر و پِر.در تداول کودکان ، آواز پریدن گنجشک و جز آن. آواز پرش مرغ. آواز پرزدن مرغان. رجوع به پِر و پِر شود.
- پرپر کردن ؛ برآمدن آواز پرش مرغ ( در تداول اطفال ).
پرپر. [ پ ُ پ َ ] ( ص مرکب ) ( گل... ) مضاعف ( در گل ). صدبرگ. پربرگ. عبهر پرپر؛ عبهر مضاعف. || پوشیده از پر :
زمین کوه تا کوه پرپر بود
ز فرش همه دشت پرفر بود.فردوسی.