خوشبین

لغت نامه دهخدا

خوش بین. [ خوَش ْ / خُش ْ ] ( نف مرکب ) آنکه همیشه به همه کار با نظر خوب نگرد. مقابل بدبین . آنکه وجهه خوب امری مورد توجه اوست. آنکه نظر خوش بقضیه و واقعه دارد. ( یادداشت مؤلف ): مردی خوش بین با آدمی بدبین باده می پیمائیدند، چون شیشه به نصف رسید خوش بین بدبین را گفت نصف شیشه پر است و بدبین خوش بین را جواب داد آری نصف آن خالی است. ( یادداشت مؤلف ).

فرهنگ معین

( ~. )(ص فا. ) کسی که به سرنوشت و پیش آمدها بدگمان نباشد.

فرهنگ عمید

ویژگی کسی که به جنبه های مثبت امور می نگرد، امیدوار.

فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱ - آنکه بنظر نیک در امور مینگرد مقابل بد بین . ۲ - آنکه جهان آفرینش را پر از لطف و صفا می بیند مقابل بد بین .

فرهنگستان زبان و ادب

{optimist} [روان شناسی] فرد دارای نگرش خوش بینی

ویکی واژه

ottimista
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال سنجش فال سنجش فال عشقی فال عشقی فال زندگی فال زندگی فال حافظ فال حافظ