سیطره. [ س َ طَ رَ ] ( ع مص ) برگماشته شدن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( دهار ) ( مجمل اللغة ). مراقبت و تعهد احوال کسی یا گروهی کردن. ( از اقرب الموارد ). || غالب گردیدن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). غلبه یافتن. تسلط یافتن. چیره گشتن. || ( اِمص ) غلبه. تسلط. چیرگی. ( فرهنگ فارسی معین ).
فرهنگ معین
(سَ طَ رَ یا رِ ) [ ع . سیطرة ] ۱ - (مص ل . ) چیره شدن ، غلبه یافتن . ۲ - (اِمص . ) تسلط ، چیرگی .
فرهنگ عمید
چیرگی، غلبه، تسلط.
فرهنگ فارسی
چیره شدن، غلبه یافتن، تسلطداشتن ۱ - ( مصدر ) غلبه یافتن تسلط یافتن چیره گشتن . ۲ - ( اسم ) غلبه تسلط چیرگی . برگماشته شدن . مراقبت و تعهد احوال کسی یا گروهی کردن .