لغت نامه دهخدا
عاجی. ( ص نسبی ) چیزی که از عاج ساخته شده باشد. ( آنندراج ). چیزها که از عاج سازند. رجوع به عاج شود.
عاجی. ( ص نسبی ) چیزی که از عاج ساخته شده باشد. ( آنندراج ). چیزها که از عاج سازند. رجوع به عاج شود.
( صفت ) آن چه که از عاج ساخته شده عاجین .
{dentinal} [پزشکی-دندان پزشکی] مربوط به عاج
عاجی رنگی است مایل به سفید که شبیه عاج فیل است، ماده ای که از دندان و عاج جانوران ( مانند فیل و شیر دریایی ) ساخته می شود. رنگ زرد بسیار کمی دارد.
نخستین استفاده ثبت شده از عاجی به عنوان نام یک رنگ در انگلیسی در سال ۱۳۸۵ بود.
رنگ «عاجی» به عنوان یکی از رنگ های X11 در زمان فرموله شدن آنها در سال ۱۹۸۷ گنجانده شد.
• ارکیده Cymbidium به رنگ عاج سیمبیدیوم عاجی رنگ، گونه ای از ارکیده ها است.
• از واژهٔ عاجی در نام چندین پرنده برای توصیف ویژگی ظاهری آنها استفاده می شود، مانند کاکایی عاجی، پرستوی جنگلی پشت عاجی، پرزبان نوک عاجی، دارکوب نوک عاجی و پیتای سینه عاجی.