شعرا. [ ش ُ ع َ ] ( از ع ، اِ ) شعراء. چکامه سرایان و شاعران. ( ناظم الاطباء ). ج ِ شاعر. ( دهار ). چکامه سرایان. گویندگان. قافیه سنجان. قافیه پردازان. سخن سرایان. آنان که شعر گویند. ( یادداشت مؤلف ) : شعر بی رنگ ولیکن شعرا رنگ برنگ همه چون دیو دوان و همه چون شنگ مشنگ .قریعالدهر.کامروز به شادی فرارسید تاج شعرا خواجه فرخی.مظفری.پادشاهان کارهای بزرگ کنند و به شعرا بگویند. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 392 ). هزار دینار و پانصد دینار و هزار درم کم و بیش را خود اندازه نبود چنانکه در یک شب چند بخشیدی شعرا را و همچنین ندیمان را. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 125 ). ای شعرفروشان خراسان بشناسید این ژرف سخنهای مرا گر شعرایید.ناصرخسرو.پیش و پسی بست صف کبریا پس شعرا آمد و پیش انبیا.نظامی.یکی از شعرا نزد امیر دزدان رفت. ( گلستان ). یا رب این قاعده شعر به گیتی که نهاد که چو جمع شعرا خیر دو گیتیش مباد.؟و رجوع به شعراء و شاعر شود. شعرا. [ ش ِ] ( ع اِ ) درختستان. || مرغزار. ( دهار ). شعرا. [ ش ِ ] ( اِخ ) شِعْری ̍. رجوع به شِعْری ̍ شود.
دو ستاره در صورت فلکی کلب اکبر و کلب اصغر، دوخواهران. * شعرای شامی: (نجوم ) ستارۀ قدر اول از صورت کلب اصغر، غمیصا. * شعرای یمانی: (نجوم ) ستارۀ قدر اول از صورت کلب اکبر که روشن ترین ستاره ها است و در شب های تابستان نمایان می شود، شباهنگ، عبور. ۱. شاعران. ۲. بیست وششمین سورۀ قرآن کریم، مکی، دارای ۲۲۷ آیه، جامعه، طسم.
فرهنگ فارسی
( صفت اسم ) جمع : شاعر گویندگان چامه سرایان . درختستان یا مرغزار
فرهنگ اسم ها
اسم: شعرا (دختر) (عربی) (کهکشانی) (تلفظ: šeerā) (فارسی: شِعرا) (انگلیسی: sheera) معنی: دو ستاره در صورت فلکی، ( = شِعری )، ( در نجوم ) دو ستاره در صورت فلکی کلب اکبر و کلب اصغر