زمت

لغت نامه دهخدا

زمت. [ زُم ْ م َ ] ( ع اِ ) مرغی است که رنگ به رنگ می گردد. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). مرحوم دهخدا در یادداشتی آن را معادل «شوکا» فرانسوی دانسته و در یادداشتی دیگر آرد: مرغی چون کلاغی کوچک با قدی نازک تر و کشیده تر با منقار و چنگل سرخ.

فرهنگ فارسی

مرغی است که رنگ به رنگ می گردد مرغی چون کغی کوچک با قدی نازک تر و کشیده تر با منقار و چنگل سرخ .

ویکی واژه

زمت نیای زحمت، اصطلاحی که در دنیای باستانی به معنی مرد کار و تلاش بوده‌است. زمت از دو کلمه زم - عت درست شده و از اصطلاحات ایرانیان پیش هندواروپایی است. زم، زمزم و زاموآ با زمت قرابت معنوی دارد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال فنجان فال فنجان فال اعداد فال اعداد فال راز فال راز فال پی ام سی فال پی ام سی