رم دادن

لغت نامه دهخدا

رم دادن. [ رَ دَ ] ( مص مرکب ) رمانیدن. رماندن. رجوع به رمانیدن و رماندن شود.

فرهنگ معین

(رَ. دَ ) (مص م . ) ترساندن ، گریزاندن .

فرهنگ فارسی

( مصدر ) ترساندن و گریزاندن جانوران شکاری و غیره .
رمانیدن رماندن

ویکی واژه

ترساندن، گریزاندن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم