درمداری

لغت نامه دهخدا

درم داری. [ دِ رَ ] ( حامص مرکب ) درم داشتن. داشتن درم. توانگری. تمول. غنا. موسری. ( یادداشت مرحوم دهخدا ).

فرهنگ فارسی

درم داشتن داشتن درم توانگری تمول غنا موسری
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال چوب فال چوب فال احساس فال احساس فال اوراکل فال اوراکل