دردام

لغت نامه دهخدا

دردام. [ دُ ] ( اِ ) گوشه نشین و زاهد. ( آنندراج ). زاهد تسبیح گردان و گوشه نشین و مرتاض. ( ناظم الاطباء ).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم