لغت نامه دهخدا خرکار. [ خ َ ] ( ص مرکب ) آنکه بسیار کار کند بی ماندگی. سخت پرکار. آنکه بسیار کار کند و مانده نشود. ( یادداشت بخط مؤلف ). || کسی که کارش حمل هیزم و خاک کوه با الاغ و اسب باشد ( در لهجه گناباد ).