یکمرتبه

لغت نامه دهخدا

یک مرتبه. [ ی َ / ی ِ م َ ت َ ب َ / ب ِ ] ( ق مرکب ) یک بار. ( یادداشت مؤلف ). یک دفعه. || ناگهان. فجاءةً. یک هو. ( یادداشت مؤلف ). || ( ص مرکب ) یک طبقه. یک اشکوبه. ( یادداشت مؤلف ). ساختمان که دارای یک طبقه باشد. رجوع به مرتبه شود.

فرهنگ فارسی

۱- یکدفعه ناگهان بغتا . ۲- (صفت ) ساختمانی که فقط دارای یک طبقه باشد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تخمین زمان فال تخمین زمان فال فرشتگان فال فرشتگان فال تاروت فال تاروت فال لنورماند فال لنورماند