یک طرفه

لغت نامه دهخدا

یک طرفه. [ ی َ / ی ِ طَ رَ ف َ / ف ِ ]( ص نسبی ) منسوب به یک طرف. یک سویه. || دراصطلاح راهنمایی رانندگی ، خیابان یا کوچه ای را گویندکه وسایط نقلیه تنها از یک سو حق ورود بدان دارند وورود از طرف مقابل ممنوع است. || از یک جهت. که فقط رعایت یک طرف شده باشد. که به سود یا به زیان یکی از دو طرف باشد: قضاوت یک طرفه نباید کرد.
- یک طرفه کردن کار خود را ؛ آن را تسویه کردن. حل و فصل آن به طور قطع.

فرهنگ معین

( ~. طَ رَ ف ) [ فا - ع . ] (ص مر. ) ۱ - از یک جهت ، که فقط رعایت یک طرف شده باشد بدون رعایت طرف دیگر. ۲ - خیابانی که فقط از یک سوی آن می توان رفت .

فرهنگ فارسی

(صفت ) ۱- ازیک جهت که فقط رعایت یک طرف شده باشد بدون رعایت طرف دیگرکه بسود یا بزیان یکی از دو طرف باشد : قضاوت یکطرفه نباید کرد. ۲- که تنهااز یک طرف آن توان داخل شد : خیابان یکطرفه.

ویکی واژه

از یک جهت، که فقط رعایت یک طرف شده باشد بدون رعایت طرف دیگر.
خیابانی که فقط از یک سوی آن می‌توان رفت.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم