گویر

لغت نامه دهخدا

گویر. [ گ َ ] ( اِ ) پاکار و پیشکار. ( برهان قاطع ) ( ناظم الاطباء ) ( شرفنامه منیری ) ( مؤید الفضلاء ). || سراب و آن شوره زمینی است در صحرا که از دور به آب میماند. ( برهان قاطع ) ( آنندراج ) ( غیاث اللغات ) ( شرفنامه منیری ) ( فرهنگ شعوری ). گوراب. ( مجمعالفرس ). ظاهراً در این معنی و معنی بعد مصحف کویر است. || در شرح نصاب به معنی زمین هموار است. ( نصاب ) ( آنندراج ). || مطلق صحرا. ( برهان قاطع ) ( غیاث اللغات ). رجوع به کویر شود.

فرهنگ معین

(گَ ) (ص . ) پاکار، پیشکار.

ویکی واژه

پاکار، پیشکار.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم