گل کاری

لغت نامه دهخدا

گل کاری. [ گ ُ ] ( حامص مرکب ) نقش و نگار. گل و بوته که بالای جامه و دیوار و مانند آن نمایند. ( آنندراج ) :
در نگارندگی و گل کاری
وحی صنعت مراست پنداری.نظامی.|| گل کاشتن. عمل گُل کار.، گلکاری. [ گ ِ ] ( حامص مرکب ) عمل گلکار. شغل گلکار. طیانت. ( دهار ) ( منتهی الارب ). بنایی.

فرهنگ معین

( ~ . ) (اِ. ) ۱ - عمل یا فرایند کاشتن و پرورش گل . ۲ - جایی که در آن گل کاشته اند.

فرهنگ فارسی

۱ - عمل و شغل گل کار کاشتن و عمل آوردن و تربیت گلهای مختلف زینتی در باغ و باغچه و گلدان . ۲ - گل و بوته که روی پارچه دیوار و مانند آن ایجاد کنند نقش و نگار .

ویکی واژه

عمل یا فرایند کاشتن و پرورش گل.
جایی که در آن گل کاشته‌اند.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم