گاو فریدون

لغت نامه دهخدا

گاو فریدون. [ وِ ف ِ ] ( اِخ ) گاوی بود که فریدون به هنگام کودکی شیر آن را در مازندران میخورد و در بزرگی بر آن سوار میشد و آن را برمایه و برمایون نام بود چنانکه فردوسی گفته :
یکی گاو برمایه خواهد بدن
جهانجوی را دایه خواهد بدن.
... و بعد از سلطنت فریدون و ساختن گرز گاوسر شیوع تحریم گاو افزوده شد چنانکه در عرب اسب نجیب معتبر بوده و هست و اسب را دخیل در ازدیاد قوت اختر و دولت خودی میشناخته اند.( از آنندراج ).

فرهنگ معین

(وِ فِ ) (اِمر. ) نام گاوی که فریدون به هنگام کودکی در مازندران از شیر آن تغذیه می کرد. نام این گاو برمایه و برمایون بود.

فرهنگ فارسی

گاوی بود که فریدون بهنگام کودکی در مازندران با شیر آن پرورش یافت و در بزرگی بر آن سوار میشد نام این گاو بر مایه و بر مایون بود : [ یکی گاو برمایه خواهد بدن جهانجوی را دایه خواهد بدن ] ( فردوسی )

ویکی واژه

گاو برمایه
~ نام گاوی که فریدون به هنگام کودکی در مازندران از شیر آن تغذیه می‌کرد. نام این گاو برمایه و برمایون بود. ~ همان گاو کش نام برمایه بود ..... ز گاوان ورا برترین پایه بود
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال پی ام سی فال پی ام سی فال کارت فال کارت فال فنجان فال فنجان فال میلادی فال میلادی