کنسل

فرهنگ معین

(کَ س ) [ انگ . ] (اِ. ) لغو، فسخ .
(کُ سُ ) [ فر. ] (اِ. ) ۱ - پیش آمدگی بنا به داخل پیاده رو، تیری که یک سر آن درگیر و سر دیگر آن آزاد باشد. ۲ - میزی کم عرض در کنار دیوار و چسبیده به آن که معمولاً آیینه ای بر روی آن یا دیوار مقابل آن قرار دارد. ۳ - قسمتی از جلو داشبورد ماشین در فاصلة بین د

ویکی واژه

پیش آمدگی بنا به داخل پیاده رو، تیری که یک سر آن درگیر و سر دیگر آن آزاد باشد.
میزی کم عرض در کنار دیوار و چسبیده به آن که معمولاً آیینه‌ای بر روی آن یا دیوار مقابل آن قرار دارد.
قسمتی از جلو داشبورد ماشین در فاصلة بین دو صندلی.
لغو، فسخ.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم