لغت نامه دهخدا
- کلمات الهیه ؛ در اصطلاح تصوف ، کلیه موجودات ، زیراآنها کلمات و مظاهر حقند و از وجود او سخن گویند. ( از فرهنگ مصطلحات عرفا تألیف سید جعفر سجادی ) ( فرهنگ فارسی معین ).
- کلمات تامات ؛ در اصطلاح تصوف مراد جواهر عقلیه اند که آنها را حروف عالیه نامیده اند، از آن جهت که از نفس رحمانی صادر می شوند و جواهر جسمیه را مرکبات اسمیه و فعلیه نامیده اند و عوارض اجسام را اعراب کلمات می دانند، و مجموع آنها را مراتب نفس رحمانی می نامند. بالجمله مراتب نزولی وجود را ازاعلی به ادنی فیض و وجود منبسط و نفس رحمانی خوانده اند که همه کلمات حق می باشند و حکایت از ذات ازلیه او می کنند. ( از فرهنگ لغات و اصطلاحات فلسفی تألیف سید جعفر سجادی ) : بحق اسماء حسنای او و علامتهای بزرگ او و کلمات تامات او... ( تاریخ بیهقی ص 316 ).
- کلمات قصار ؛ سخنان کوتاه لفظ مأثور که از پیغمبر و یا از ائمه نقل می شود: کلمات قصار حضرت علی ( ع ).