کذوب

لغت نامه دهخدا

کذوب. [ ک َ ] ( ع ص ) دروغگوی. ج ، کُذُب. ( منتهی الارب )( از اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ). کَذوبة. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). کاذب. کَذّاب. ( از اقرب الموارد ). رجوع به کذوبة، کاذب و کذاب شود. || ( اِ ) نفس اماره که شخص را گول می زند. ج ، کُذُب. ( ناظم الاطباء ). نفس ، زیرا که انسان را بکارهائی فرمان می دهد که وسعش به آنها نمی رسد. ( از اقرب الموارد ).

فرهنگ معین

(کَ ) [ ع . ] (ص . ) دروغگو.

فرهنگ عمید

ویژگی فرد بسیاردروغ گو.

ویکی واژه

دروغگو.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال چای فال چای فال کارت فال کارت فال فنجان فال فنجان فال میلادی فال میلادی