کاگل

لغت نامه دهخدا

کاگل. [ گ َ ] ( اِ ) کلک و قلم تحریر. || نی میان تهی که در میان آب روید. ( ناظم الاطباء ). ظاهراً تحریفی است از کاکوگل.
کاگل. [ گ ِ ] ( اِ مرکب ) مخفف کاهگل. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ معین

(گِ ) (اِ. ) ۱ - کلک ، قلم . ۲ - نوعی نی که میان آب می روید.

فرهنگ عمید

۱. نوعی نی که در میان آب می روید، نی.
۲. کلک، قلم.

فرهنگ فارسی

( اسم ) گلی که در آن کاه کنند و در ساختمان دیوار گلی و امثال آن بکار برند .

ویکی واژه

کلک، قلم.
نوعی نی که میان آب می‌روید.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
استخاره کن استخاره کن فال تاروت فال تاروت فال شمع فال شمع فال زندگی فال زندگی