چیزدار

لغت نامه دهخدا

چیزدار. ( نف مرکب ) متمول. غنی. مالدار. توانگر. ( یادداشت مؤلف ). ثروتمند. ملی. دارا.

فرهنگ فارسی

متمول . غنی . مالدار . توانگر . ثروتمند . ملی .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال چوب فال چوب فال شمع فال شمع فال احساس فال احساس فال کارت فال کارت