پی ریزی

لغت نامه دهخدا

پی ریزی. [ پ َ / پ ِ ] ( حامص مرکب ) عمل پی ریز. بنیان گذاری. پی افکنی. اساس افکنی.

فرهنگ معین

(پِ ) (حامص . ) بنیان گذاری .

فرهنگ عمید

۱. شفته ریزی دیوار یا پایۀ ساختمان.
۲. پی افکنی، بنیان گذاری.

فرهنگ فارسی

بنیان گذاری پی افکنی .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم