پی درو
پیدرو. [ رُ ] ( اِخ ) نام خلیفه دوم عیسی علیه السلام :
نزدیک کمینه عالم تو
انتونی و پیدروست ملزم.حاذق گیلانی ( از آنندراج ).
آنچه از محصول که پس از درو کردن در مزرعه باقی بماند، کاهین.
(کشاورزی) [قدیمی] آنچه از محصول که پس از درو کردن در مزرعه باقی بماند؛ کاهین.