پوچ.( ص ) کاواک. پوک. بی مغز. میان تهی : پسته پوچ. گردکان پوچ. بادام ، تخمه ، فندق پوچ. || هیچ. مهمل. ناچیز. سخت کم. بسیار قلیل. و رجوع به پُچ شود. - پوچ شدن مغز ؛بشدن خرد و مختل گشتن فکر : صائب از گفت و شنود خلق مغزم پوچ شد گوش سنگین و به لب خاموش می سازد مرا.صائب.- حرف پوچ ؛ سخنی بی معنی. کلامی بیهوده. جفنگ. لاطائل. باطل. دعوی بی دلیل. - خوابهای پوچ ؛ اضغاث احلام : خواب پوچ این عزیزان قابل تعبیر نیست. - هیچ و پوچ ؛ از اتباع است : شبم بوعده و روزم به انتظار گذشت به هیچ و پوچ مرا روز و روزگار گذشت.شاپوردریغ از یک هل [ هیل ] پوچ ؛ یعنی هیچ بمن نداد. - امثال : یار مرا یاد کند، یک هل پوچ ؛ یعنی هدیه دوست هر چند ناچیز باشد، نماینده محبّت اوست. || آنچه سبک و متخلخل شده باشد از سوختن یا پوسیدن ، چنانکه ذغالی بسیار بحال آتش مانده یا چوبی پوسیده یا دندان یا استخوانی تباه شده. پوک. کرو. || بلیط و قرعه که در آن چیزی نباشد. || بی اخلاق حسنه. شخصی بی اراده. بی مردانگی : گفت ای کدخدای خام طمع پیر پوچ بغل زن چمچاچ.سوزنی.
فرهنگ معین
(ص . ) ۱ - بیهوده ، بی فایده . ۲ - فاقد معنی و ارزش . ۳ - پوک .
فرهنگ عمید
۱. میان تهی، بی مغز: حدیث پوچ گویان بی تٲمل بر زبان آید / کف بی مغز هرگز در دل دریا نمی ماند (صائب: ۹۳۱ ). ۲. ویژگی میوه یا دانه ای که میانش خالی باشد و مغز نداشته باشد، کاواک، کاوک.
فرهنگ فارسی
میان تهی، بی مغز، میوه یادانه توخالی، کاواک ۱-میان تهی جوف.۲- میوه یا دانه ای که میان. آن خالی باشدبی مغز.۳- بیفایده بیهوده.۴-بی معنیمزخرفحرف پوچ .۵- بلیط یا قرعه ای که برنده نباشد.۷- بدون اخلاق حسنه بی مردانگی . یا هیچ و پوچ . هیچ .
دانشنامه عمومی
پوچ (شرکت). پویگ ( انگلیسی: Puig ) شرکت کالای لوکس اسپانیایی است، که در زمینهٔ تولید و عرضهٔ انواع پوشاک و لوازم مد، لوازم آرایشی و عطر فعالیت می نماید. شرکت پویگ در سال ۱۹۱۴ توسط آنتونیو پویگ تأسیس شد و هم اکنون با در اختیار داشتن ۵ کارخانخ تولیدی، مالک برندهایی چون: کارولینا هررا، پاکو رابان، ژان پل گوتیه، پرادا، ولنتینو، منگو و ماسیمو دوتی می باشد. دفتر مرکزی این شرکت در شهر بارسلون، اسپانیا قرار دارد و کلیهٔ سهام آن در اختیار خانواده پویگ می باشد.